کد مطلب:29442 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:109
بار خدایا! زبیر بن عوام، خویشیِ مرا قطع كرد و بیعت مرا شكست و دشمن مرا یاری كرد و علیه من جنگ به راه انداخت، در حالی كه خود می داند كه ستمگر است. او را از من باز دار؛ هر طور كه می خواهی و هر جا كه می خواهی».[1]. 4518. امام علی علیه السلام - هنگامی كه در صِفّین، بر گروهی از شامیان گذشت -: بار خدایا! آنان، حق را رد كردند. پس جمعشان را بگسل و اتّحادشان را به هم بزن و به خاطر خطاهایشان، آنان را هلاك كن. والبته آن كه با تو دوستی می كند، هرگز خوار نمی گردد، و آن كه با تو دشمنی می كند، عزیز نمی گردد.[2]. 4519. امام باقرعلیه السلام:علی علیه السلام بر خوارجْ نفرین می كرد و می گفت:«بار خدایا! ای پروردگارِ خانه آباد، و سقف برافراشته، و دریای انباشته، و كتاب نگاشته! از تو پیروزی بر اینان را می خواهم كه كتاب تو را پشتِ سر خود افكندند و برای سركشی بر تو از امّت احمد، جدا شدند».[3].
4517. امام علی علیه السلام - علی علیه السلام در جنگ جمل، دستش را به آسمانْ بلند كرد و گفت:«بار خدایا! طلحة بن عبید اللَّه، از روی میل به من دست بیعت داد و آن گاه، آن را شكست. بار خدایا! بر او شتاب كن و مهلتش مده.